سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 292670

  بازدید امروز : 3

  بازدید دیروز : 10

ارتباط با ارواح

 
مال مایه شهوتهاست . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: محمد ::: پنج شنبه 86/6/22::: ساعت 3:20 صبح

متافیزیک و پرورش نیروهای درون(قسمت2)

‌عرفا در این باب تمثیل زیبایی دارند و انسان را به یک زندانی تشبیه می‌کنند که از وضعیت نامناسب زندان آگاه و ناراضی است، همچنین از شرایط مناسب بیرون از زندان و محاسن آزادی و رهایی اطلاع داشته و آرزوی آزادی دارد. این شخص نسبت به این وضع موجود معترض بوده، با نخوردن، نخوابیدن، سکوت و عزلت اعتراض خود را نشان می‌دهد. در این صورت ممکن است مسئولین برای او تسهیلاتی در نظر گیرند؛ مثلاً، گاهی به او اجازه بیرون آمدن و سیر در محیط بیرون(عالم بالا) را بدهند. ولی قاعدتاً این زندانی باید برای آزادی کامل تا پایان مهلت مقرر صبر نماید، که آن موعد مقرر برای آزادی روح از زندان جسم، مرگ است.

خاموشی:

خاموشی گام نخست عبادت، نشانة هوشمندی، راهنمای آدمی به خیر و خوبی، مایة رضایت خداوند عزوجل و شیوه اهل تحقیق است. سکوت عامل روشنی اندیشه، نورانیت دل، گشودن درهای حکمت و مـوجب طرد شیطان می‌باشد. بزرگان خاموشی را، صفتی زیبا و بلند مرتبه دانسته‌اند و معتقدند که، محبت، پاکی، هیبت و آسایش دنیا به دنبال خاموشی حاصل می‌شود. در کلام معصومین(علیهم‌السلام) از سکوت به عنوان یاور دین، نشانه ایمان و نور یاد شده است. حضرت امام صادق(علیه‌السلام)، خاموشی را سبب ریاضت نفس، شیرینی عبادت، زدودن قساوت قلب و موجب عفاف، جوانمردی و زیرکی دانسته‌اند. همچنین حضرت امام رضا(علیه‌السلام) می‌فرمایند:«حلم و بردباری و علم و سکوت از نشانه‌های فهم و فراست آدمی است.» مولوی شاعر و عارف نامدار، خاموشی را به“دریا”و سخن گفتن را به“جوی آب”تشبیه می‌کند.

این همه اوصاف در مورد خاموشی از آن جهت است که وقتی زبان از سخن گفتن با خلق بازماند، به سخن گفتن با حق بپردازد و به ذکر او مشغول گردد. خاموشی را به دو نوع“خاموشی زبان”و“خاموشی ذهن”تقسیم می‌کنند. نوع اول مربوط به عوام و نوع دوم مربوط به خواص است. بر عموم مردم لازم است که زبان از گفتن باز دارند و به ذکر حق تعالی مشغول شوند، بر خواص لازم است که علاوه بر زبان، ذهن را نیز از پرداختن به غیر خدا باز دارند و آن را با یاد خدا پر کنند.

عزلت:

تنهایی و عزلت کلید پیوستن به حضرت ودود و عبادت او می‌باشد. این صفت نیک، از گنجینه‌های پرسود، شیوه صالحان و برترین خصلت زیرکان است. گوشه‌گیری از خلق سرچشمه صلاح و پاکی و عامل جلوگیری از گناهان(غیبت، دروغ، حسادت، ریا، تملق) است. سالم ماندن دین، سالم ماندن از شر مردم و سالم ماندن مردم از شر ما از جمله محاسن دیگر عزلت می‌باشد. به دنبال تنهایی توفیق اجباری جهت سکوت به زبان حاصل می‌گردد و زمینه را برای باز شدن زبان به ذکر خدا فراهم می‌کند.

تنهایی نوعی ریاضت نفس است که انسان را به مقام والای بندگی نزدیک می‌کند. شخصِ تنها، فرصت می‌یابد تا در عظمت حضرت حق، نعمات و رحمات او، ذلت و معاصی خود تفکر و تعمق نماید، که این خود ثمرات ارزشمندی به دنبال خواهد داشت، و شاید به دنبال آن راهی به بارگاه ملکوتی پروردگار عظیم باز شود. مولای متقیان حضرت علی(علیه‌السلام) می‌فرمایند:«پیوستن به خدا در بریدن از مردم است.» همچنین هنگامی که از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) درباره علت خلوت گزینی ایشان سؤال شد فرمودند:«اگر حلاوت تنهایی را می‌چشیدی از خودت هم می‌گریختی.» براستی چه گوهر گرانبهایی در صدف تنهایی نهفته است که بی‌خبران را از آن اطلاعی نیست؟!

بیخوابی:

نخوابیدن و شب بیداری مقدمه زنده کردن دل است، دلی که زنده باشد، فکر و ذکرش خدای جلیل خواهد بود. تعبد و تفکر شبانه بسیار ارزشمند است و بهتر به جبروت حضرت دوست راه می‌یابد. نخوابیدن و نخوردن با هم در ارتباط‌اند، چرا که وقتی شکم پر شود، خواب به سراغ انسان می‌آید، و وقتی شکم خالی باشد، خواب از انسان دور می‌شود. سکوت و عزلت نیز با هم ارتباط دارند، شخص تنها، ناخودآگاه خاموش خواهد بود و شخص خاموش تنها خواهد شد.

بیخوابی بر دو گونه است، اول بیخوابی به چشم که فقط چشمان باز و جسم بیدار است، دوم بیخوابی به دل که علاوه بر بیداری چشم، دل نیز بیدار و معطوف و متوجه به سمت ملکوت حق تعالی می‌باشد. در کتاب زیبای“حکایت شمس” از خواب به عنوان زنجیر پای مردان راه خدا یاد شده است، و اگر روندة طریق الی‌اللـه بخواهد به سر منزل مقصود برسد باید این زنجیر را از پای خود باز نماید. باب شهر علم الهی حضرت علی(علیه‌السلام) می فرمایند:«هر گاه خداوند بخواهد بندة خود را اصلاح گرداند سه چیز نصیب او کند، کم‌گویی، کم‌خوری و کم‌خوابی.»

کم‌خوردن:

«کم‌خوردن در تمام حالات و در نزد همه اقوام پسندیده است» و برای آن فواید بیشماری آمده است، گرسنگی عامل تقرب به عالم فرشتگان است. فرشتگان خواب و خوراک ندارند و انسان اگر بخواهد همانند آنها شده، به آنها نزدیک شود، باید از خواب و خوراک خود بکاهد. حضرت رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) ـ آن بانی نزول نعمت اسلام از آسمان به زمین ـ می‌فرمایند:«هرکه زیاد تسبیح و تمجید حق کند و کم‌خورد و کم‌نوشد و کم‌خوابد، فرشتگان مشتاق او شوند.»
کم‌خوردن سبب گرامی‌تر شدن نفس، زلالی و سلامتی اندیشه، مصفا شدن دل و تبلور نور حکمت در درون می‌شود. تقویت پاکدامنی، پایدار شدن تندرستی و کم‌شدن دردها از جمله محاسن دیگر کم‌خوردن است. گرسنگی عامل رفع خواب و سبب دوام بیداری است و باعث کاهش شدت شهوات می‌گردد.

عارف الهی حضرت آیت‌الله میرزا جواد آقاملکی تبریزی، گرسنگی را از نزدیک‌ترین اسباب برای رسیدن به بهترین و بالاترین نعمت‌ها(نعمت معرفت، قرب و لقاء) می‌داند، همچنین می‌فرمایند:«گرسنگی را برای سالک فوایدی است در تکمیل نفس و معرفت پروردگار که از شمار بیرون است.»

انسانها در طول شبانه روز، اوقات زیادی را صرف تهیه، طبخ و مصرف غذا و تبعات ناشی از آن می‌کنند، لذا کم‌خوردن باعث صرفه‌جویی در وقت می‌شود، انسانِ آگاه این اوقات مازاد را در عبادت حق سپری می‌کند. کاهش مصرف مواد غذایی باعث افزایش توان مالی بمنظور کمک به دیگران و اطعام مساکین و نیازمندان می‌گردد.

پرخوری سبب تباهی جان و بدن، سختی، بیماری و مردن دل، نابودی پارسائی و معرفت و دوری از خدا می‌شود. خواب زیاد، خوابهای پریشان و تحریک شهوات از عوارض دیگر پرخوری است. افراد پرخور و شکم پرست، توفیق ورود به ملکوت آسمانها را پیدا نمی‌کنند. پیامبر گرامی اسلام که درود خداوند بر او و خاندانش باد می‌فرمایند:«نور حکمت، گرسنگی است و دور شدن از خدا، سیری. سیر نباشید که نور معرفت در دلهایتان می‌فسرد.»

گرسنگی بر دو نوع«اختیاری» و «اضطراری» تقسیم می‌شود.
نوع اضطراری به اقتضای شرایط مکانی و یا زمانی و خارج از کنترل شخص حادث می‌شود و خالی از فایده نمی‌باشد. نوع اختیاری که شخص با میل و اراده خود در پیش می‌گیرد، بسیار مفید و ثمربخش است. نکتة مهم آنکه نباید در گرسنگی افراط شود و همواره باید اعتدال رعایت گردد. افراط در نخوردن باعث زایل شدن عقل و فساد بدن می‌شود.

براستی چه حکمتی در نخوردن، نخوابیدن، سکوت و تنهایی نهفته است که تا این اندازه اهمیت دارند؟ شاید به این دلیل باشد که خداوند صمد از خوردن، خوابیدن و همنشینی و هم صحبتی بی‌نیاز است! و اگر بخواهیم به او نزدیک شویم باید اینگونه باشیم! (والله بکل شیء علیم)


 
نویسنده: محمد ::: پنج شنبه 86/6/22::: ساعت 3:15 صبح

متافیزیک و پرورش نیروهای درون(قسمت اول)

‌هدف از خلقت انسان عبادت و شناخت رب عظیم می‌باشد. از بزرگترین مشکلات و موانع انسانِ آگاه در رسیدن به این هدف مهم، کمبود وقت است، چرا که مدت حضور بشر در این کره خاکی بسیار اندک است. با یک محاسبه ساده مشخص می‌شود که بخش اعظم وقت در شبانه روز با خوردن، خوابیدن، صحبت کردن و همنشینی با سایرین تلف می‌گردد. لذا حداقل سود ترک و یا کاهش عوامل مذکور، داشتن فرصت کافی برای پرداختن به امور معنوی و روحانی می‌باشد.

از بزرگان دین در این باب سخنان ارزشمندی بجا مانده است که چراغ هدایتِ شیفتگان و پیروان می‌باشد. امید آنکه ما نیز در روشنایی آن به هدف و مقصود برسیم(انشاالله).

حضرت امام صادق(علیه‌السلام) ـ آن بحر علوم و معارف الهی و آسمانی ـ می‌فرمایند:«مؤمن را راحتی و آسایش حقیقی نباشد، جز در لقای خداوند متعال. ولی آسایش دنیا در چهار چیز است:
خاموشی و سکوت که بوسیله آن حال قلب و نفس خویش و آنچه میان تو و خالق خویش می‌گذرد،بشناسی، عزلتی که به این وسیله از آفات ظاهری و باطنی زمان نجات بیابی، گرسنگی‌ای که شهوات و وسواس را به واسطه‌اش بمیرانی و شب بیداری‌ای که قلبت را بدان نورانی کنی و طبعت را صفا و روحت را پالایش دهی.»

در آثار بیشتر عرفا نیز از این چهار مقوله یاد شده است.
شیخ اکبر محیی‌الدین ابن عبداللـه حاتم طائی اندلسی مشهور به ابن عربی از عرفای سوخته و کار آزموده و تیز بین می‌باشد. آراء ابن عربی سالهاست که در میان عرفا، متفکران و محققان جهان اسلام مورد توجه بوده و می‌باشد.

در کتاب“رسائل ابن عربی”ـ رسالة اول تحت عنوان“حلیه الابدال”ـ فصول اول تا چهارم در باب خاموشی، عزلت، گرسنگی و بی‌خوابی سخن به میان آمده است.
در مقدمة این فصول ابن عربی از قول عبدالمجیدبن‌سلمه و او نیز از قول معاذبن اشرس(که خود ازجمله ابدال است) این چهار عامل را سبب ابدال شدن می‌داند. تشریح این چهار مقوله طی چهار فصل از رسالة اول توسط ابن عربی بیانگر اهمیت آن از دیدگاه این عارف بزرگ می‌باشد.

عارف کامل آیت‌اللـه میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(قدس‌سره) در کتاب ارزشمند“المراقبات”چنین نقل می‌کند:
«در حدیث معراج است که خداوند فرمود:
یا احمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) آیا می‌دانی که میراث روزه چیست؟ عرض کرد: نه؟ فرمود: میراث روزه کم خوراکی و کم‌گویی است، پس فرمود: سکوت موروث حکمت می‌شود و حکمت موروث معرفت و معرفت موروث یقین است و چون بنده به مرتبة یقین برسد باکی ندارد که چگونه بر او می‌گذرد! به سختی یا به آسانی؟ برای او متفاوت نیست و این مقام صاحبان“رضا” است و هر کس به رضای من عمل کند سه خصلت ملازم حال او خواهد بود: شکری که آلوده به جهل و نادانی نباشد و ذکری که فراموشی در آن راه نیابدو دوستی که محبت مخلوقات را بر محبت من ترجیح نمی‌دارد و چون مرا دوست داشت من هم او را دوست خواهم داشت و خـلق خودم را به محبت او خـواهم گمـاشت و چشم و دل او را به جلال و عظمت خود گشاده خواهم ساخت و از او علم خاصه خلق را مخفی نخواهم داشت و در تاریکی‌های شب و روشنایی روز با او مناجات خواهم نمود تا اینکه گفتار او با سایر خلق منقطع گردد و مجالست او با آنها بریده شود و سخن خودم و کلام فرشتگانم را به گوش او می‌رسانم می‌شنوانم و راز خودم را که از خلق خودم پنهان داشته‌ام بر او فاش می‌سازم تا آنجا که فرمود: البته عقل او را غرق در معرفت خود خواهم ساخت و خود در مقام عقل او جا خواهم گرفت.‌…»

خاموشی و کم‌گفتن، عزلت و دوری از خلق، بیخوابی و کم‌خوابی، نخوردن و کم‌خوردن از جمله عوامل مهم در پرورش و هدایت نیروهای درونی می‌باشد. در احوال و آثار اکثر دانشمندان متافیزیک و بزرگان مکاتب اسرار به کرات به این موضوعات برمی‌خوریم.


 
نویسنده: محمد ::: پنج شنبه 86/6/22::: ساعت 3:4 صبح

چاکرای هفتم


چاکرای هفتم در وسط سر در بالاترین نقطه قرار دارد. این چاکرا با تمام رنگ های رنگین کمان می درخشد اما رنگ غالب آن بنفش پررنگ است. اینجا جایی است که انگار در خانة‌ خود هستیم و یگانگی با اصل الهی ازلی را تجربه می کنیم.
جالب است بدانید که گره ای به آن معنا در چاکرای هفتم وجود ندارد. صرفا دامنه باز بودن آن می تواند کم یا زیاد باشد
.
وقتی رشد چاکرای هفتم ا فزایش می یابد در می یابید که دنیای مادی هیچ چیز نیست و به علت یگانگی با هستی الهی همه چیز در درون شما وجود دارد
.
در این زمینه جالب است که توجه داشته باشید ملاج کودک در سن 9 تا 24 ماهگی اول زندگی اش باز باقی می ماند. در طول این دورة‌ اولیة‌ زندگی روی زمین طفل در آگاهی و وحدت کامل به سر می برد
.
اگر این چاکرا کاملا باز نباشد احساس نبود اطمینان، بی هدفی و بیهودگی و ترس از مرگ اغلب به سراغ تان می آید. شاید برای کنترل این احساسات منفی سعی کنید که برای فرار از آنها به فعالیت زیاد پناه ببرید یا زیر بار مسؤولیت های جدید بروید برای این که خود را مهم و محق جلوه دهید. کسی که چاکرا هفتم کاملا بازی دارد خواب ندارد و همیشه نیمه بیدار است
.

چاکرای ششم
چاکرای ششم در فاصلة‌ یک انگشت بالای پل بینی در وسط پیشانی قرار دارد که جایگاه نیروهای ذهنی متعال، تشخیص ، حافظه و ارادة‌ ماست.
درک شهودی و روش بینی مخصوص این چاکراست. عملکرد هماهنگ این چاکرا باعث می شود که ذهنی فعال و کل نگرانه داشته باشید. توجه به حقایق اسرار آمیز نیز به این چاکرا مربوط می شود
.
کسی که چاکرای ششم در او عملکرد ناهماهنگی دارد، بیش از حد روی حوزة‌ عقل پافشاری می کند و تصمیمات زندگی اش منحصرا با عقل و منطق صورت می گیرد . این افراد تنها چیزهایی را قبول می کنند که ذهن شان بتواند درک کند و به آسانی قربانی تکبر روشنکفرانة‌ خود می شوند
.
کم کاری چاکرای ششم باعث می شود که تنها حقیقتی را ببینید و باور کنید که در جها ن بیرون قابل دیدن باشد. در این صورت حقایق روحانی را رد کرده و افکار پریشان و آشفته ای خواهید داشت. کسانی که خیلی فراموش کار بوده و بینایی ضعیفی دارند اغلب چاکرای ششمشان کم کار است. اشخاصی که 4 ساعت به حالت خواب و بیدار هستند چاکرای ششم شان فعال است
.

چاکرای پنجم
چاکرای پنجم بین حفرة گردن و حنجره قرار دارد. مرکز ظرفیت بیان، ارتباط و الهام انسان است. ارتباط برقرار کردن در زندگی شخصی عمدتا از راه صحبت کردن و همین طور با حرکت صورت می گیرد که مربوط به این چاکرا می باشد.
اگر این چاکرا هماهنگ کار کند می توانید کاملا ساکت بمانید و از صمیم قلب به دیگران گوش داده و حرف هایشان را درک کنید. گفتارتان خلاق و پرشور بوده و در عین حال کاملا واضح است. صدای شما پرطنین و خوش آهنگ است. وقتی با مشکل یا مخالفتی روبه رو می شوید با خودتان صادق باقی خواهید ماند و می توانید اگر بخواهید «نه» بگویید. نظر دیگران هم نمی تواند شما را تحت تأثیر قرار دهد یا فریب دهد
.
اگر چاکرای پنجم هماهنگ کار نکند کلامتان خشن، بی ادبانه، سرد و جدی است. صدایتان نسبتا بلند و کلام تان فاقد معنای عمیق است. اگر چاکرای پنجم فعال باشد 4 تا 5 ساعت خواب در شب به طرف راست و چپ به طور متناوب می خوابید
.
کارکرد ناهماهنگ چاکرای پنجم باعث می شود که عده ای از قدرت بیان شان برای گول زدن دیگری سوء استفاده کنند
.
کم کاری چاکرای پنجم باعث خجالتی شدن، ساکت بودن و دورن گرایی می شود. در این صورت وقتی صحبت می کنید فقط در مورد چیزهای کم اهمیت زندگی بیرونی تان حرف می زنید
.


چاکرای چهارم
این چاکرا در وسط قفسة سینه هم سطح با قلب قرار دارد . چاکرای قلب جایگاه عمیق ترین و پر شورترین احساسات عاشقانة ماست.
اگر این چاکرا درست کار نکند دائما می خواهید در خدمت دیگران باشید و سخاوتمندانه عمل کنید بدون آن که حقیقتا به سرچشمة عشق وصل باشید. همیشه در ازای «عشقی» که می دهید انتظار سپاس و قدردانی دارید. مهر و محبت دیگران شما را شرمنده می کند و شاید احساس می کنید که به عشق دیگران نیازی ندارید
.
اگر چاکرای قلب کاملا بسته باشد علایم خود را با سردی،‌ بی تفاوتی و سنگدلی نشان می دهید
.
کسانی که چاکرای قلب فعالی دارند معمولا به سمت چپ و حدود 5 تا 6 ساعت در شب می خوابند
.

چاکرای سوم
تقریبا دو انگشت بالای ناف جایگاه چاکرای سوم است. اگر این چاکرا هماهنگ کار کند شما می توانید خود را کاملا باور کنید و هم چنین به احساس دیگران و ویژگی های شخصیتی آنها احترام بگذارید.
وقتی چاکرای سوم درست کار نکند می خواهید همه چیز طبق خواسته های شما انجام شود، دوست دارید دنیای درون و بیرون را کنترل کنید با این وجود از درون ناآرام و ناراضی هستید. کم کاری چاکرای سوم شما را مأیوس و ناامید می کند
.
اگر طرز خوابیدن شما به پشت و حدود 8 – 7 ساعت باشد جاکرای سوم شما فعال می باشد. چاکرای اول را بشناسیم چاکرای اول در جایی بین مقعد و اندام تناسبی قرار دارد،‌ با دنبالچه مرتبط است و به طرف زمین باز می شود
.
چاکرای اول ما را به دنیای فیزیکی وصل می کند. انرژی های کیهانی را به بدن فیزیکی و سطح مادی بدن می فرستد. آنهایی که موفق به گشودن این چاکرا شده اند حیات بر روی کرة‌زمین را کاملا قبول دارند و به وجود فیزیکی شان پاسخ مثبت می دهند و برای زندگی کردن آمادگی دارند و هماهنگ با نیروهای مادی عمل می کنند. رنگ این چاکرا قرمز است. قرمز رنگ انرژی و فعالیتی است که از هستة‌ درونی سیاره ما بیرون می زند و به ما ثبات دنیوی می دهد. در عین حال انرژی لازم را برای ابراز وجود خلاق می دهد. چینی ها معتقدند این چاکرا جایگاه اصلی ناخودآگاه جمعی است و از طریق این چاکرا می توان به دانش انباشته شدة‌ ناخودآگاه جمعی دست یافت. برای حفظ تعادل درونی،‌این چاکرا باید هماهنگ با چاکراهای دیگر عمل کند


چاکراتراپی و کیفیت سنگها
برای چاکراتراپی باید از بهترین کیفیت سنگ ها استفاده کرد. هر چقدر سنگ شفاف تر و خالص تر باشد انرژی ساطع شده از آن شفاف تر و خالص تر است. این سنگ ها قبل از استفاده باید تمیز شوند زیرا نه فقط انتقال دهندة‌ انرژی هستند که عناصر زیان بخش را از بدن،‌ امواج منفی را از بدن اتری و اطرافتان جذب می کنند و بدین ترتیب شما را پاک کرده و از شما حمایت می کنند.
گفته می شود که وجود سنگ کریستال باعث می شود که کیفیت نور هالة‌ شما تقویت شده و یک نوع غلاف محافظ داشته باشید. لباس زیر ابریشمی نیز همین خاصیت را دارد به خصوص برای بچه های نوپا
.
اگر زمانی ترس ناگهانی، شوک یا عصبانیت باعث ناراحتی تان شد روش مؤثر دیگری به شما پیشنهاد می شود که می تواند فورا شما را از شر انرژی های جمع شده خلاص کند. بایستید به طوری که پاها کمی از هم فاصله د اشته باشند،‌ عضلات تان را برای چند ثانیه تا جایی که می توانید منقبض کنید. اگر تنها هستید فریاد بزنید وگرنه ریه هایتان را با یک انفجار خالی کنید. این کار را تکرار کنید تا حال تان بهتر شود. این تمرین قفل هایی را که در اثر اتفاق ناگهانی ایجاد شده و سیستم انرژی شما نتوانسته از عهدة‌ آن بر بیاید، برطرف می کند. اگر احساس خوبی داشته باشید ممکن است میل داشته باشید به بدن تان کشش بدهید،‌ انگار که از خواب عمیق و آرامی بیدار می شوید
.
به این نوع درمان چاکرا درمانی میگویند
.




موسیقی درمانی

هرنوع موزیک که شادی و سرور ایجاد می کند برای فعال کردن چاکرای دوم مناسب است. برای آرام کردن و یا هماهنگ ساختن انرژی چاکرای دوم می توانید به صدای پرندگان،‌ صدای جریان آب ،‌ حتی نوای شرشر یک چشمه یا فوارة‌ کوچک در منزل یا خارج از منزل گوش دهید.

رنگ درمانی

رنگ نارنجی روشن چاکرای دوم را فعال می کند. این رنگ عزت نفس را تقویت کرده و باعث افزایش نشاط می شود.

رایحه درمانی

روغن چوب صندل در تعالی رابطة‌ دو عاشق به سطح معنوی مؤثر است. علاوه بر این باعث تلفیق انرژی های معنوی در تمام سطوح فکر، احساس و عمل می شود.


 
نویسنده: محمد ::: شنبه 86/5/6::: ساعت 2:52 عصر

بنام خالق عالم ارواح

ارواح به چه رنگی هستند؟

ارواح نیک دارای دوازده رنگ می باشند و ارواح متعالی دارای شش رنگ و حق به رنگ زرد خوش رنگ و نور است

- رنگ خاکستری: این رنگ در مورد ارواحی

هست که بتازگی به دسته ی ارواح نیک پیوستهاند و کمی ارتقا یافته اند و

 اجازه ی برقراری ارتباط را ندارند2- رنگ قهوه ای :این گونه ارواح در حال ارتقا هستند و اینها نیز اجازه ارتباط را ندارند3- رنگ سرمه ای : این ارواح دارای نیروی بسیار ضعیفی هستند و می  توانند با افراد زمینی ارتباط بگیرند البته به مدت کوتاه وناچیز4 -رنگ سبز تیره: این گروه دو دسته اند یکی ارواحی با انرژی اندک و می توانند ارتباط یابند ودیگری که انرژی زیادی دارند ولی اجازه بر قراری

ارتباط ندارند ارتباط یابند ولی بعلت نداشتن تعلق به ماده ارتباط نمی گیرند7-رنگ قرمز:این ارواح به مدت طولانی در جهان خلقت هستند و به سطح کره زمین نمی آیند وارتباط برقرار نمی کنند8 رنگ بنفش: در وجود این گونه ارواح کمی تیرگی می باشد و باید به تکامل برسند تا بتوانندارتباط یابند. این ارواح می توانند فقط کار فیزیکی انجام دهند از جمله جابجایی اشیا9-رنگ نارنجی: این رنگ نشانه ارتقا ی درجات ارواح می باشد و روح

مورد نظر با این رنگمی تواند از نیروی شفادهی مناسبی برخوردار شود که

 ان را به واسطه مدیوم شفا بخش عرضه دارد 10- رنگ صورتی: این ارواح انرژی زیادی دارند و دارای قدرت مناسبی هستند و می توانندمدیوم خود را بدون اینکه آسیبی ببیند از محلی به محل دیگر ببرند11-رنگ زرد:این ارواح قدرت زیادی دارند که برای کارهای فیزیکی خود


 بهره می گیرند و میتوانند با انژی زیادی که دارند کار های بسیار جالبی

انجام دهندمثلا اینکه یک فرد را برای مدتی از نظر ها پنهان کنند یا اینکه فرد

 در همان مکان باشد ولی دیدهنشود خود در جهتکارهای فیزیکی و نمایشی استفاده کنند بنابر این فقط از به عنوان

 روح راهنما در جلسات حضور می یابند و ان جلسه را با قدرت خود اداره

 و هدایت می کنندارواح شرور به رنگ سیاه یا ذغالی هستند و ارواح خوب

 رنگی ندارندارواح متعالی به شش رنگ دیده می شوند1 -رنگ زرشکی این رنگ مختص ارواحی هست که بتازگی به مقام متعالی رسیده اند و نیرویشفادهی دارند و در مواقعی هم به یاری انسانها می آینداین

ارواح اعمالزیادی می توانند انجام دهند2- رنگ سبز یشمی: این رنگ مختص ارواح متکاملی هست که آخرین دوره های تکاملی خویشرا می گذرانند3- رنگ کرم : این گ.نه بسیار با محبت هستند و وجودشان سر شار از عشق و می توانند بههنگام ارتباط مدتی زیاد بمانند4- رنگ جگری:این رنگ بسیار شفاف و زیباست و انقدر زیباست و از لطافت برخوردار است که اجازه ی ارتباط با عالم مادی را ندارند زیرا اگر با

 مواد موجود در هوا و اکتوپلاسم مدیوم مخلوط شود روح صدمه می بیند و رنگ خود را از دست می دهد5- رنگ سبز چمنی خوشرنگ: این گونه ارواح برای هدایت بشر به زمین می ایند و انان راهدایت می کنند و یا اینکه از طریق انها کتاب می نویسند6- رنگ نور : این گونه ارواح کاملا تکامل یلفته اند و فقط منتظرند که تکامل


 نهایی را بپذیرند وبه منبع هستی بپیوندند.
سوال از انسان جواب از ارواح


 

لیست کل یادداشت های این وبلاگ